آخرین اخبار
کد مطلب: 79558
امام فرمودند: رهبري انقلاب برازنده آيت‌الله خامنه‌اي است/هرچهار پسر آقا مستاجرند
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 1009

به گزارش سلام لردگان، حجت‌الاسلام والمسلمين محمدحسن رحيميان از اعضاي اصلي بيت امام خميني (ره) که به انجام امور محوله از سوي امام (ره) مشغول شد و مديريت امور مالي و وجوه شرعي و مسئوليت امور ارزي مربوط به امام(ره) را به عهده داشت. وي همچنين مسئوليت بخشي از گزارش‌ها و نامه‌هاي مربوط به امام (ره) را تا لحظات آخر زندگي با برکت ايشان بر عهده داشتند.

حجت‌الاسلام رحيميان بعد از رحلت حضرت امام (ره) همواره در کنار مقام معظم رهبري بود و تا سال 1371 به عنوان قائم مقام بنياد شهيد انقلاب اسلامي نقش ايفا مي‌کرد تا اينکه در مرداد ماه همان سال از سوي مقام معظم رهبري به عنوان نماينده ولي فقيه و از سوي رئيس جمهور وقت به عنوان رئيس بنياد شهيد منصوب شد. از سال 83 نيز پس از ادغام نهادهاي ايثارگري و تشکيل بنياد شهيد و امور ايثارگران با حکم مجدد مقام معظم رهبري به عنوان نماينده ولي فقيه در بنياد شهيد منصوب شد. وي شهريورماه 92 با حکم مقام معظم رهبري به توليت مسجد مقدس جمکران منصوب شد.

با توجه به ارتباط نزديک حجت‌الاسلام رحيميان با امام (ره) و رهبر معظم انقلاب، به دفتر وي در مسجد مقدس جمکران رفتيم تا با وي در مورد سيره عملي و شخصيتي امام خامنه‌اي به گفت‌وگو بپردازيم.

متن زير مشروح گفت‌وگو با حجت‌الاسلام والمسلمين رحيميان است:

تسنيم: بسم الله الرحمن الرحيم. از اينکه فرصتي را به ما داديد تا بتوانيم از اظهارات و نظرات شما استفاده کنيم کمال تشکر را داريم. آقاي رحيميان با توجه به اينکه شما در بيت امام (ره) بوديد و ارتباط نزديکي با امام (ره) و مرحوم حاج احمدآقا داشتيد جمله صريحي از امام را در مورد علم و يا ويژگي‌هاي مقام معظم رهبري از امام (ره) شنيده‌ايد؟ يا اينکه حضرت امام بخواهند در مورد جانشيني خود توصيه‌اي داشته باشند؟

رحيميان: بسم الله الرحمن الرحيم. هدف حضرت امام در درجه اول جا انداختن نظام با شاخص‌هايش، بدون وارد شدن به مصاديق آن بود. اگر قرار بود امام صريحا براي خودشان جانشين تعيين کنند، به يک سنتي تبديل مي‌شد که براي امام خيلي مطلوب نبود و احيانا در دنيا هم مطلوبيت لازم را نداشت.

امام، بلاتشبيه مثل قرآن که شاخص‌ها را تبيين مي‌کند و در حقيقت سعي مي‌کند مردم، جامعه و ساختار نظام اسلامي  به رشدي برسند، تلاش کردند تا به فرايند جانشيني بر اساس معيارها و شاخص‌ها دست پيدا کنيم؛ نه مانند حکومت‌هاي سلطنتي و ديکتاتوري که در زمان حياتشان سعي مي‌کنند آنچه را که اعتقاد دارند چه به حق و چه نابحق بر مردم تحميل کنند.
امام درواقع سعي مي‌کند سطح درک و تفکر جامعه، از مسئولين و نخبگان تا مردم را تا آنجا که وظيفه را تشخيص بدهند بالا بياورد، به گونه‌اي که مي‌گويد اگر روزي خميني هم از اين راه برگردد، مردم برنمي‌گردند. اين يعني مي‌خواهد سطح درک  و نگاه مردم را به جايي برساند که شخص‌گرايي که شاخص‌ها را فراموش کنند، نباشند.

زهرا مصطفوي، دختر امام (ره)، بعد از عزل آقاي منتظري براي آينده رهبري احساس نگراني مي‌کند و به امام مي‌گويد که شما الان کسي را نداريد، امام بلافاصله و قاطعانه مي‌فرمايند داريم، همين آقاي خامنه‌اي

بر اين اساس امام طبعاً بنايش نبود که به روشني و با صراحت در اين زمينه سخني بگويد و به صورتي بر جامعه  تکليف کند اما در عين حال قطعا شنيده‌ايد و مطلبي است که براي همه روشن شده است که از همان 14 خرداد سال 68 آنچه که در مجلس خبرگان رهبري براي انتخاب رهبري بعد از امام اتفاق افتاد، از طرق مختلف از اظهارات امام نقل شد.

مورد ديگري علاوه بر آن موردي که در خبرگان مطرح شد، از قول زهرا مصطفوي دختر حضرت امام است که ايشان مستقيماً از خود حضرت امام شنيده بود و چند سال پيش هم طي مصاحبه‌اي از وي در مجله پاسدار اسلام چاپ شد. وقتي که خانم زهرا مصطفوي بعد از عزل آقاي منتظري براي آينده رهبري احساس نگراني مي‌کند و مي‌گويد براي آينده کسي را نداريم، امام بلافاصله و قاطعانه مي‌فرمايند داريم، همين آقاي خامنه‌اي.

از سوي ديگر خود برخوردهايي که ما از امام نسبت به مقام معظم رهبري شاهد بوديم، برخورد متفاوتي بود. مثلا معمولا هرروز 8 صبح ما خدمت امام (ره) بوديم که کارهاي مربوط به دفتر و شأن مرجعيت امام و کارهايي که برعهده ما بود و بايد به خدمت امام ارائه مي‌کرديم انجام مي‌شد. برنامه ما ثابت بود و بقيه ملاقات‌ها بعد از آن نيم ساعت، چهل دقيقه‌اي بود که ما خدمت ايشان بوديم.

يک مورد برخورد امام (ره) درباره مقام معظم رهبري بود که وقتي امام (ره) متوجه شدند ايشان آمده است فرمودند جمع کنيد تا ايشان وارد شوند. اين برخورد کاملاً متفاوتي بود. خيلي‌ها مي‌آمدند و مي‌نشستند تا برنامه ما انجام شود و احيانا ملاقات حسينيه انجام بگيرد تا نوبت آنها شود تا خدمت امام (ره) برسند. اين يک استثنا بود در برخورد امام با مقام معظم رهبري بود که من خودم شاهد آن بودم

تا آنجا که يادم هست درطول آن ده سال 2 بار امام برنامه ما را بهم زدند و فرمودند بگذاريد براي بعد.يک مورد برمي‌گشت به ديدار با علمايي که هم سن و بعضا سن‌شان بالاتر از امام بودند. براي آن پيرمردها بالا رفتن از سربالايي دفتر مشکل بود که بروند بالا و بعد داخل بيايند و وقتي امام متوجه شدند فرمودند جمع کنيد تا آقايان بيايند.

يک مورد هم درباره مقام معظم رهبري بود که وقتي متوجه شدند ايشان آمده است فرمودند جمع کنيد تا ايشان وارد شوند. اين برخورد کاملا متفاوتي بود. خيلي‌ها مي‌آمدند و مي‌نشستند تا برنامه ما انجام شود و احيانا ملاقات حسينيه انجام بگيرد تا نوبت آنها شود تا خدمت امام (ره) برسند. اين يک استثنا بود در برخورد امام با مقام معظم رهبري بود که من خودم شاهد آن بودم.

نتيجه آن شاخص‌هايي که امام تعيين کردند، حتي اگر آن تاييدات و اشارات امام هم نبود، سير تکاملي که خبرگان ما پيدا کرده بودند، بعد از خطايي که نسبت به آقا منتظري اتفاق افتاد، به جايي رسيد که به صورت طبيعي بعد از رحلت امام  وجه غالب و اکثريت قاطع خبرگان در جمع بندي‌شان به اين گزينه رسيدند و مي‌دانيد آن روز در مجلس خبرگان رهبري تنها کسي که با اين گزينه مخالفت کرد، شخص مقام معظم رهبري بود.

مقام معظم رهبري پشت تريبون آمدند تا مانع شوند و با عصبانيت عبايشان را کشيدند و قاطعانه و جدي مخالفت کرد و از اين انتخاب ابراز نگراني و ناراحتي کردند. البته مسئله خدا و عنايتي را که امام زمان به اين انقلاب و نظام دارد را نبايد ناديده گرفت. خدا نمي‌گذارد به انقلاب و نظامي که صدها هزار شهيد و جانباز دارد و خون 220 هزار شهيد پاي اين نظام ريخته شده آسيبي برسد. صاحب اين انقلاب و نظام کس ديگري است. (همراه با گريه) خودشان سناريويي را اجرا کردند که اين انقلاب صاحب دارد و او آن  را تدبير مي‌کند.

شما ده سال تلاش کرديد  کسي را رهبر کنيد، جانشين کنيد، قائم مقام کنيد ولي آن کسي که  صاحب اصلي انقلاب است به زبان حال گفت مي‌دانم اين به در نمي خورد، بنابراين سناريويي را اجرا مي‌کنم تا او کنار برود و زمينه‌اي را فراهم کرد تا کسي در اين جايگاه قرار بگيرد که از عهده کار بر بيايد و کشتي انقلاب  و رسالت سنگين بعد از رحلت امام که به مراتب پيچيده‌تر و سخت‌تر از دوران امام بود را به ساحل مقصود برساند.

  آقاي رحيميان در آن زمان خيلي از شخصيت‌هاي ديگري مطرح بودند ولي مقام معظم رهبري از سوي مجلس خبرگان رهبري انتخاب شد؛ حضرت آيت‌الله خامنه‌اي چه شاخصه‌هاي علمي، مديريتي و شخصيتي داشتند که رأي قاطع مجلس خبرگان بر روي ايشان بود؟

رحيميان: ببينيد  در يک سطحي شاهد بودند. پرونده پاک و بي‌آلايش زندگي يک فرد را که در دوران طلبگي، در دوران شوراي انقلاب و دوران رياست جمهوري هيچ تغييري در آن به وجود نيامده است. امام هم همينطور بودند، منهاي مسائل حفاظتي از نظر زندگي شخصي، زندگي امام در دوران طلبگي، دوراني که مدرس بودند، دوران مرجعيت و دوران رهبري  تغييري در آن به وجود نيامده بود. اين يکي از مشخصه‌هاي مقام معظم رهبري بود که همه به آن اذعان دارند.

هر چهار پسر مقام معظم رهبري در اين کشور مستأجر هستند و زندگي شخصي و خانوادگي ايشان، زندگي پاک، بي آلايش و تأثيرناپذير از شرايط  و امکاناتي است که برايشان پيش آمده است

بعد از 25 سال امروز هم دنيا شاهد آن است حتي دشمنان اين را اذعان دارند. هر چهار پسر مقام معظم رهبري در اين کشور مستأجر هستند و زندگي شخصي و خانوادگي ايشان، زندگي پاک، بي آلايش و تأثيرناپذير از شرايط  و امکاناتي که برايشان پيش آمده است.

نکته دوم که بي ارتباط با نکته اول نيست، مسئله تدين و تقواي فوق العاده مقام معظم رهبري است. اين هم براي همه محرز بود که از نظر التزام به مباني دين و تمسک به احکام الهي  برو برگرد ندارد، يعني همه وجودشان اسلام و توجه به خدا و احکام الهي است.

يکي از همين‌هايي که در حصر است، در زماني که احياناً از آقا دلخور بود، خودش با قاطعيت به من مي‌گفت که ما شايسته‌تر و با تقواتر از ايشان نداريم. يعني از نظر تقوا و ساير شايستگي‌ها متعين بود و هست

مسئله ديگر عدالت ايشان بود و هست. در عدالت ايشان هيچ کس شبهه‌اي نداشت. مي خواهم بگويم حتي بعضي‌هايي که امروز در يک شرايط منفي بسيار بدي قرار گرفتند، نمي‌خواهم اسم بياورم، يکي از همين‌هايي که در حصر است، در زماني که احياناً از آقا دلخور بود، خودش با قاطعيت به من مي‌گفت که ما شايسته‌تر و با تقواتر از ايشان نداريم. يعني از نظر تقوا و ساير شايستگي‌ها متعين بود و هست.

هر چند در اصلاحيه قانون اساسي  با نظر خود حضرت امام مسئله مرجعت برداشته شد و حضرت آقا در آن مرحله در جايگاه مرجعيت نبود ولي در اجتهاد ايشان شبهه‌اي نبود. يعني عموم فضلا و خبرگان آگاهي داشتند که ايشان در مشهد يکي از بهترين مدرسان "رسائل" و "مکاسب" شيخ انصاري  بودند. اين را ما از اساتيدمان دريافت کرديم که آن کسي که بتواند به خوبي اين دو کتاب را تدريس کند قطعا مجتهد است، درحالي که اين مربوط به دوره سي سالگي ايشان بوده است، يعني اجتهاد مقام معظم رهبري بر مي‌گردد به دوران طلبگي و حضور ايشان در حوزه در مشهد.

مقطعي که در قم بودند علاوه بر آن که جزو شاگردان حضرت امام بودند، به صورت خصوصي از شاگردان مرحوم آيت الله شيخ مرتضي يزدي پسر بزرگ مرحوم شيخ عبدالکريم يزدي بودند. معروف  بود که آقا مرتضي جزو نوابغ حوزه بود و ايشان از نظر علمي و استعدادي اعتقاد خاصي به مقام معظم رهبري داشتند که حتي من اين نکته را از قول صبيه آقا شيخ مرتضي يعني همسر حاج آقا مصطفي شنيده بودم که ايشان براي من تعريف‌هاي فوق العاده و مکرر از علاقه و اعتقاد حاج آقا مرتضي نسبت به مقام معظم رهبري داشتند.

وقتي امام (ره) سفر ايشان به پاکستان را در تلويزيون داشتند نگاه مي‌کردند، آن  استقبال عظيم مردمي از ايشان را و آن ابهت وشوکت و عظمتي که در چهره ايشان به عنوان نماد عظمت جمهوري اسلامي و روحانيت شيعه در آنجا متجلي شد، بر زبان امام (ره) جاري شد که "مي برآزد بر او رهبري"

به هرحال، بُعد علمي و اجتهاد ايشان براي هيچکس پوشيده نبود. اين جامعيت از نظر علمي، قدرت بيان، خط فکري و سياسي، برآزندگي به جايگاه رهبري همان چيزي که خود امام هم وقتي ايشان در سفر پاکستان بود به زبانش جاري شد که "مي‌برازد به او رهبري".

در سفري که رهبر معظم انقلاب به پاکستان داشتند و آن استقبال از ايشان صورت گرفت، امام فرمودند...؟

رحيميان: بله! سفر ايشان به پاکستان را در تلويزيون داشتند نگاه مي‌کردند، آن  استقبال عظيم مردمي از ايشان را و آن ابهت وشوکت و عظمتي که در چهره ايشان به عنوان نماد عظمت جمهوري اسلامي و روحانيت شيعه در آنجا متجلي شد، بر زبان امام جاري شد که "مي برازد بر او رهبري".

منظور، اين چيزهايي بود که بر حسب شاخص‌هاي ظاهري عموم خبرگان به آن دست پيدا کرده بودند، از نظر جامعيت. ببينيد اين جامعيت در رهبري خيلي مهم است. خود حضرت امام هم در منشور برادري تصريح دارند که فقط مسئله مجتهد بودن در فقه و اصول کفايت نمي‌کند و شناخت دشمن و شناخت مسائل زمان نيز بايد مورد توجه باشد. يعني وقتي کسي مي خواهد زمام جامعه اسلامي را با اين همه دشمن خارجي و پيچيدگي‌هاي شرايط  زمان  در دست بگيرد، به صورت طبيعي اجماعي حاصل شد که هيچ کسي معدلش از نظر جامعيت به اندازه مقام معظم رهبري نيست. مي‌خواهم بگويم حتي بعضي مخالفين گذشته و معاندين امروز به اين مسئله مکرر اذعان کرده‌اند و من با گوش خودم شنيده‌ام. اين لايه ظاهري قضيه بود.

البته لايه دومي هم در قضيه وجود دارد که به نظر من اصل مطلب آن است. اين که خدا و امام زمان (عج) صاحب اين انقلاب هستند. من از بعضي از خبرگان سؤال کردم که وقتي شما در 14 خرداد 68 به مقام معظم رهبري رأي داديد. اين درخشش و نقش آفريني بي بديل مقام معظم رهبري در ادامه راه امام و صيانت از انقلاب در تصور شما مي گنجيد؟

آن شاگرد برجسته امام که الان بيمار است، انشاءلله خدا حفظ‌شان کند، اذعان داشت که دست ديگري هم در کار بود و ما را هدايت کرد و امروز بعد از پشت سر گذاشتن اين همه طوفان‌ها مي‌فهميم که آن موقع ما نبوديم، دست ديگري بود که دل‌ها و ذهن‌ها را هدايت کرد و به جايي سوق داد که بتواند نقش هدايتگري اين کشتي را در اين طوفان‌ها به عهده بگيرد.

مي‌خواهم بگويم که اين قضيه براي ما ثابت شد که  صاحب انقلاب کس ديگري است. گفت 10 سال شما تلاش کرديد براي کس ديگري، او به درد نخورد و ما او را کنار زديم ودل‌ها را جهت داديم به سمت آن کس که به درد مي‌خورد تا او را برگزينند و انقلاب دوام پيدا کند و به اين همه عظمت و شکوه برسد و راه امام ادامه پيدا کند و بسياري از آرمان‌هاي حضرت امام در طول اين مدت به وقوع بپيوندد.

امام خيلي چيزها را جهت داد و هدايت کرد ولي در زمان خودشان مسئله جنگ و انواع مسائل ديگر نگذاشت که آن آرمان‌هاي امام محقق شود. بسياري از آرمان‌هاي امام به دست جانشين ايشان با پيگيري ايشان محقق شد. پيگيري مقام معظم رهبري بود که امروز در عرصه توسعه انس و ارتباط با قرآن در عرصه علمي و تکنولوژي، در خودکفايي  بسياري از عرصه ها، در تسخير فضا، در عرصه شکل‌گيري منسجم نيروهاي نظامي و بسيجي و در عرصه مبارزه با اسرائيل و دشمنان. در واقع آن ايده‌ها و آرمان‌هاي امام بود که با هدايت جانشين امام به جنگ 33 روزه و پيروزي حزب‌الله عليه اسرائيل انجاميد و همچنان اين روند در عرصه‌هاي مختلف در حال ادامه و شکوفايي بيشتر است.

  همانطور که اشاره کرديد يکي از شاخصه‌هاي رهبر معظم انقلاب مديريت ايشان در بحران است. بعد از اينکه حضرت آيت‌الله خامنه‌اي در کسوت رهبري قرار گرفتند کشور هر چند سالي در بحران‌هاي فتنه قرار گرفت. در اين بحران‌هايي که دشمنان به دنبال براندازي نظام بودند چه شاخص‌هايي در تدبير و درايت مقام معظم رهبري بود که کشور توانست از اين بحران‌ها عبور کند. مثلاً در فتنه سال 88 تدابير مقام معظم رهبري به چه صورت بود که با کمترين هزينه بحران فتنه 88 را پشت سر گذاشتيم؟

رحيميان: ببينيد مديريت مقام معظم رهبري دقيقا مبتني و بر گرفته از قرآن است و منطبق با شيوه‌هاي مديريت حضرت امام است. زيرا خاستگاه امام قرآن بود و هم خاستگاه تفکر آقا قرآن است. خاستگاه يکي است، هدف يکي است، بنابراين راهبردهاي بين خاستگاه‌ها و رسيدن به هدف هم به صورت طبيعي انطباق دارد.

"إِن تَتَّقُوا اللَّهَ يَجعَل لَكُم فُرقانًا" وقتي که مبنا خدا باشد، تقواي الهي باشد و شاخص‌هاي قرآني باشد خدا چشم را باز مي‌کند، قدرت تشخيص خير و شر عنايت مي‌کند. وقتي کار براي خدا و منبعث از اوامر الهي باشد اطمينان و آرامش قلب ايجاد مي‌کند. آدمي که متصل به خداست،  قطره‌اي که متصل به درياست هيچ وقت دچار تزلزل و ترس و وحشت نمي‌شود. آرامشش برقرار است.

در سخت‌ترين شرايط هم آرامش امام را ديديم و هم آرامش مقام معظم رهبري را که سرِ سوزني در آن تزلزل يا دستپاچگي وجود ندارد. شاخصه آن هم شاخصه‌هاي قرآني خيلي روشن است و بنابراين به فرمول‌هاي خيلي روشني دست پيدا مي‌کند. يکي از مسائل مهم در فتنه‌ها اين است که عامه و توده مردم نسبت به واقعيت پي ببرند که ظرافت‌هاي خاص خود را دارد. در همين فتنه 88 با گذشت زمان مشخص شد که مدبرانه‌ترين کار آن چيزي بود که انجام شد. يعني اين تدبير، مدارا و حفظ آرامش بود که حدود ده‌ميليون آدم که روز اول فريب شعارهاي فريب‌کارانه آنها را خوردند، کم‌کم چشم‌شان باز شد، برگشتند و متوجه شدند نظام فريبکار نيست، بلکه اينها فريبکار هستند؛ متوجه شدند نظام متقلب نيست.

فهميدند و اذعان کردند و حتي دشمنان اذعان کردند که در اين گستردگي بيش از ده‌ميليون امکان تقلب در انتخابات نيست. متقلب آنهايي بودند که دم از امام زدند ولي دروغ گفتند و مردم را فريب دادند. مدعي خط امام و احياي خط امام بودند ولي از کساني که عکس امام را پاره کردند و کساني‌که شعارهاي اصلي امام را زير سوال بردند، دفاع کردند. خودشان چتر ادعاهاي خود را باز کردند تا در زير آن چتر شعار «نه غزه و نه لبنان» سر بدهند. چتري را گشودند که در زير آن چتر «جمهوري ايراني» بگويند. چتري را گشودند که در زير آن چتر روز ماه رمضان آشکارا روزه‌خواري کنند.

چتري را باز نگه‌داشتند که در زير آن چتر روز عاشورا آن جنايت‌ها را مرتکب شوند. چتري را باز نگه‌داشتند که در زير آن چتر اصل ولايتِ فقيه را نفي کنند. اين مدارا باعث شد که کم‌کم طيف گسترده‌اي از مردم که رأي داده بودند به اين آقايان، براساس اين‌که اينها مي‌خواهند احياگر خط امام باشند، چشم‌شان باز شد و راه صحيح را انتخاب کردند و غير از يکي دو روز اول ديگر حضور پيدا نکردند و آنهايي ماندند که آن فجايع را در روز 16 آذر، روز قدس و روز عاشورا پديد آوردند. آنها کساني بودند که اصلا رأي نداده بودند؛ نه به موسوي، نه به کروبي و نه به هيچ‌کس ديگر. آنها با ساماندهي شبکه‌هاي اجتماعي و دستگاه‌هاي جاسوسي غرب زير چتر آقاي موسوي و کروبي، آن فجايع را آفريدند و اين آقايان تا آخر حاضر نشدند حساب خود را از اين‌ها جدا کنند.

 نمونه‌هايي از شاخصه‌هاي مديريت ايشان را در بحران‌ها به خصوص در فتنه 88 به صورت مصداقي مي‌توانيد ذکر کنيد؟

رحيميان: اولاً خطبه بسيار جالب و روشنگر ايشان در نماز جمعه و ثانياً ملاقاتي که با خود اين آقايان گذاشتند و به تفصيل با ايشان صحبت کردند.

ايشان واقعاً حوصله زيادي به خرج دادند. البته شرايط سني ايشان با شرايط سني امام فرق مي‌کرد. اگر امام بود حوصله اين را نداشت که چهار ساعت و چند ساعت وقت بگذارد که نمايندگان اين کانديدا بيايند و بعد از آن بگويد هر چه مي‌خواهد دل تنگتان بگوييد و ملاحظه هيچ‌چيز را هم نکنيد و آنها هم هر چه مي‌خواستند گفتند و باز مقام معظم رهبري در آنجا پدرانه، صميمانه و محبت‌آميز دعوت به قانون و حرکت در چارچوب قانون کردند. بعد از آن مقام معظم رهبري در جريان انتخابات از اختيارات خاص خود در يک مورد استفاده کردند؛ البته خارج از مدار طبيعي قانون که آن هم البته براساس قانون بود و آن تمديد مدت رسيدگي به شکايات به نفع آنها بود.

يعني اگر مقام معظم رهبري در يک‌مورد از اختيارات قانوني خود استفاده کرد، جايي بود که به نفع آنها بود. پنج روز فرصت رسيدگي به شکايات را تمديد کرد و توصيه‌هايي که به شوراي نگهبان کردند و براساس آن توصيه‌ها شوراي نگهبان يک هيات شش نفري را انتخاب کرد و رأي شوراي نگهبان به‌عنوان افراد بي‌طرفي که خيلي‌هاي‌شان با اين آقايان رفاقت و ارتباط داشتند که حلقه وصلي باشد براي ترميم و خلأيي که اين آقايان ايجاد کردند. بنده هم يکي از آن شش نفر بودم و ظرف آن چند روز همه تلاش‌مان را کرديم که آقايان بيايند و هر شبهه‌اي دارند، بگويند.

حالا گفتيد تقلب؛ اگر ثابت شد تقلب شده، مدارک و اسناد را بررسي کنيم. مي‌گوييد تقلب نشده بلکه تخلف شده است. بسيار خوب مصاديق تخلف را بررسي کنيم. در جلساتي که ما با شوراي نگهبان داشتيم قرار بر اين شد که اگر واقعا به نقطه‌اي رسيديم که از نظر قانون بايد انتخابات ابطال شود، ابطال شود و شوراي نگهبان هيچ حرفي نداشت. مکرر عرض کردم که آقايان مشت بسته خود را تا آخر براي کوبيدن نظام بسته نگه داشتند اما هرگز اين مشت را باز نکردند چون اگر باز مي‌شد معلوم مي‌شد که چيزي جز توطئه عليه نظام در آن نيست. اين فرايندي که مقام معظم رهبري طي کرد هم خطاب به کل مردم و هم خطبه‌هاي نماز جمعه، جلساتي که با کانديدا و نمايندگان کانديدا گذاشت، توصيه‌هايي که به شوراي نگهبان کرد و همچنين تمديد مدت بررسي شکايات، شکل‌گيري هيات شش نفره و به صورت مستمر و پيگير تبيين قضايا و مسائل و باز هم برخوردهاي ايجابي و مثبت به عموم اين افراد.

مي‌خواهم به صراحت بگويم که بعضي‌ها که ادعا مي‌کنند آنها را منزوي کردند، کسي آنها را منزوي نکرد و همه تلاش بر اين بود که آنها در صحنه حفظ شوند. آنها خودشان انزوا را برگزيدند و کسي آنها را طرد نکرد و خودشان طرد شدند. کسي آنها را جدا از انقلاب نکرد و آنها خودشان جدايي و راه جدايي را انتخاب کردند. به نظر من مقام معظم رهبري براي اتمام‌حجت هيچ‌چيز کم نگذاشت؛ هم براي تبيين صورت مساله و واقعيت قضيه براي مردم و هم براي جذب اين افرادي که در جريان فتنه قرار گرفتند و تا آخر هم ماندند که البته محدود هستند.

اين را مي‌دانم و براي من قطعي و روشن است که مقام معظم رهبري دلش نمي‌خواهد کسي جهنمي شود و از دايره انقلاب خارج شود. در طول اين مدت تمام تلاشش را کرده که اين افراد در متن انقلاب و متن نظام حفظ شوند. نتيجه آن هم اين بوده که عموم کساني که با انقلاب بودند امروز هم با نظام و مقام معظم رهبري هستند. اعضاي شوراي نگهبان که منتخب و منصوب امام بودند الان هم با آقا هستند. ائمه جمعه، نمايندگان و حتي بعضي از اعضاي مجمع روحانيون که تا آخر هم عضو مجمع بودند مقام معظم رهبري آنها را حفظ کرده است. مرحوم آقاي صدوقي پسر مرحوم شهيد صدوقي امام جمعه يزد تا وقتي که رحلت کرد با اينکه عضو مجمع روحانيون بود ولي نماينده آقا و امام جمعه يزد بود. چندين نفر ديگر از آقاياني که يا عضو بودند، يا گرايش داشتند و در اين مجموعه‌ها بودند، مقام معظم رهبري آنها را تا آخر حفظ کرد.

حتي آقاي طاهري را در اصفهان و براي حفظ ايشان خيلي تلاش شد ولي دست‌هايي بود که عمدا ايشان را جدا کردند. حتي نامه‌اي که ايشان براي مقام معظم رهبري نوشت نامه‌اي بود که همه‌چيز را دگرگون مي‌کرد. آن نامه را در خانهايشان پاره کردند و نگذاشتند. مي‌خواهم عرض کنم وجه غالب علما و مراجع، مدرسين حوزه‌هاي علميه و ائمه جمعه برجسته ما و منسوبين حضرت امام همچنان هستند.

اگر چهار تا معدود و انگشت شمار خودشان راه جدايي را انتخاب کردند اين را تعميم دهند که ياران امام منزوي شدند. اين دروغي بزرگ است و ياران امام هرگز منزوي نشدند. آن کساني منزوي شدند که خودشان منزوي شدند و راهي را طي مي‌کنند که خودشان جرأت نمي کنند پايشان را در حرم امام رضا(ع) بگذارند. جرأت نمي‌کنند قدمشان را در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) و حرم حضرت معصومه(س) بگذارند. جرأت نمي‌کنند در راهپيمايي روز قدس و 22 بهمن شرکت کنند. خودشان اينگونه خواستند و منفور مردم و منفور جامعه شدند. مانند لايه‌اي که کرم ابريشم به دور خود مي‌تند تنيده‌هاي اطرافشان آدم‌هايي خاصي مثل خودشان هستند و فکر مي‌کنند که همه دنيا آنها و همه دنيا مثل آنها هستند. همين که پايشان را  بيرون بگذارند و به جامعه و خيابان بيايند، آن‌وقت مي‌بينند چه اتفاقي مي‌افتد.

مادر يا بستگان زنداني نامه نوشته بودند که بچه ما به‌خاطر توهين به مقام معظم رهبري دستگير شده است، آقا نگفتند اگر استغفار کند؛ گفتند چه پشيمان شده و چه نشده باشد، آزادش کنيد

مقام معظم رهبري برخوردهاي رئوفانه‌اي را با فتنه‌گران داشتند، به گونه‌اي که برخي از زندانيان به دستور ايشان آزاد شدند. شما نمونه‌هايي از اين موارد را به ياد داريد؟

رحيميان: بله! بله! موردي بود که کسي به‌خاطر توهين به ايشان دستگير و سپس آزاد شد. امام هم همين‌گونه بود. شايد من صدها مورد خدمت امام گزارش دادم که کساني به امام توهين و بعد طلب استغفار کرده بودند. نامه نوشته بودند که آن زمان نفهميديم، غيبت کرديم، تهمت و حرف بد راجع به شما زديم. تا من مي‌گفتم و جمله تمام نشده بود امام شروع به دعا کردن مي‌کرد. حالا اينجا آن طرف نامه نوشته و اظهار پشيماني کرده بود. اما اينجا آن طرف زنداني نامه ننوشته بود که اظهار توبه کند. مادر يا بستگان زنداني، نامه نوشته بودند که بچه ما به‌خاطر اين قضيه دستگير شده است. آقا نگفتند اگر استغفار کند؛ گفتند - چه پشيمان شده و چه نشده باشد به‌خاطر توهين به من - آزادش کنيد.

 از برخورد رئوفانه مقام معظم رهبري مصداق‌هاي ديگري که در اين دوره 25 ساله باشد، خاطره‌اي داريد؟

رحيميان: حالا اين نسبت به کسي است که به ايشان توهين کرده است. نسبت بعضي از آقايان که به‌اصطلاح جزو آدم‌هايي هستند که شايد آرم خاصي بر آنها خورده و از منظر خيلي‌ها مثل ما آدم‌هاي منفوري هستند که حاضر نيستيم با ايشان احوالپرسي کنيم. من مکرر شاهد بودم که آقا آنها را در آغوش مي‌گيرد و با آنها معانقه مي‌کند و آنچنان گرم و صميمانه با آنها برخورد مي‌کند که من اصلاً متعجب مي‌شوم. انگار رفيق شش دانگ و خالص و مخلص حضرت آقا هستند.

از کساني که مخالفين است؟

رحيميان: از کساني که جزو مخالفين هستند و ما اصلا به آنها اعتقاد نداريم، مخالف‌شان هستيم و دوست‌شان نداريم ولي آقا با مهرباني و عطوفت برخورد مي‌کند. يکي ديگر از دوستان ما که حالا متأسفانه وضعيت خوبي ندارد خودش مي‌گفت وقتي من پيش ايشان مي‌روم و در حضور ايشان قرار مي‌گيرم احساس مي‌کنم کنار امام و در عالم ديگري هستم.

وقتي بيرون مي‌آيم، حالا تصورش نسبت به اطرافيان  يک چيز ديگر است، مي‌بينم که انگار همه‌چيز به من سيخ و ميخ مي‌زند. آنجا که مي‌روم انگار همان‌چيزي است که آرزو دارم و مي‌خواهم و به آن اعتقاد دارم. همان و خودِ خودش است و همان امام است. حالا اين‌که آقا نسبت به خوبان، خانواده شهدا و متدين و... آقا چگونه هستند خود يک داستان ديگري است.

برخي از کساني که از نزديک با مقام معظم رهبري در ارتباط هستند، مي‌گويند يکي از شاخصه‌هاي رهبري اين است مقام معظم رهبري همه جريانات اعم از مخالفين و موافقين همه را در زير چتر خود نگه مي‌دارد و برخورد پدرانه‌اي دارد و در هيچ جناح و دسته‌اي هم قرار نمي‌گيرد. آقاي حسينيان مي‌گفت در جريان دوم خرداد حضرت آقا به ما تذکر مي‌دادند و به جريان اصلاحات هم تذکر مي‌داد. اين نقش مقام معظم رهبري با چه راهبردي است؟ اگر نمونه‌هايي را داريد يا حتي خاطره‌اي داريد که اين جريانات مختلف را مديريت مي‌کنند، بفرماييد.

رحيميان: از نظر اسلام مسئله چپ و راست و اين چيزهايي که وارداتي و تعبيرات واراداتي غربي است مطرح نيست. براي ايشان شاخص اصلي مسئله انقلاب، امام، قرآن و اسلام است؛ فرقي نمي‌کند. اگر کسي اسمش راست باشد و خارج از مدار دين باشد از نظر آقا مغضوب و مطرود است. حالا اسمش هر چه مي‌خواهد باشد. در عين حال ممکن است کسي چپ باشد اما معتقد به راه امام و ملتزم به نظام، قانون اساسي و اصول خط امام باشد. من هيچ تفاوتي بين اين افراد در جناح‌ها در قبال رهبري به هيچ‌وجه مشاهده نکردم و اصلا غير قابل تصور است که رهبري برخلاف آنچه دشمن القا مي‌کند عمل کند.

اين دروغ است و اين دسته‌بندي هايي است که رسانه‌هاي غربي و صهيونيستي القا مي‌کنند و منافقين داخلي به آن دامن مي‌زنند. اين در حالي است که مقام معظم رهبري در جايگاه رهبري هيچ تفاوتي بين جناح‌ها قايل نيست؛ مگر بر اساس شاخص‌ها. يعني يک آدم فاسق که اسمش راست باشد به همان اندازه منفور است که آدمي که اسمش چپ باشد و مرتکب گناهي و سقوط شود. من همين الان نفرات متعددي از کساني که اسم جناح چپ بر آنهاست را مي‌شناسم که از حدود بيست سال پيش تا به حال مقلد مقام معظم رهبري بوده‌اند و همواره وجوهات‌شان را از طريق بنده براي مقام معظم رهبري پرداخت مي‌کنند.

مي‌خواهم بگويم که اين ارتباط دو طرفه است و حالا اسمش در طيف‌بندي‌ها و دسته‌بندي‌ها مي‌گويند اين چپ است ولي مقلد آقا است. فرد حساب سال خودش را دارد و خمس آن را به آقا پرداخت مي‌کند. تقليدش هم از آقا است. اين حکايت از آن دارد که رهبري متعين در يک طيف خاص نيست. آقا به‌عنوان مرجع تقليد از هر دو طرف مقلدان فراوان دارد. به‌عنوان رهبر، رهبر همه جامعه است؛ حتي غير مسلمانان. نگاه رهبري حتي براي اقليت‌هاي اهل کتاب که در قانون اساسي به رسميت شناخته شده‌اند به گونه‌اي است که نسبت به آنها هم جايگاه پدري و نقش پدري دارد.

همان‌طور که ما در قانون با افتخار مي‌گوييم که براساس قانون اسلام يهودي، مسيحي، و مجوس مي‌تواند براي تعيين سرنوشت خود در انتخابات شرکت کند رهبر هم براي تعيين سرنوشت خود هم مي‌تواند يک رأي به صندوق بيندازد و چيزي فراتر از اينها است. همان نمازي که فرد مسلمان مي‌خواند رهبر هم همان نماز را مي‌خواند. همه در برابر قانون الهي و در چارچوب دين و قانون اساسي يکسان هستند. اين را مردم شاهد هستند و خوشبختانه القائات دشمنان بي‌نتيجه مانده است؛ چراکه البته دشمن بيشتر از ما پي برده است که نقش ولي‌فقيه و ولايت فقيه اساسي‌ترين نقش در حدوث و بقاي انقلاب بوده، هست و خواهد بود.

همه تمرکز دشمن زدن اين ستون است اما گذشت زمان ثابت کرد که مردم ما بلکه همه مردم آزادي‌خواه جهان، شيعيان و مسلمانان، روز به روز اعتقاد و پيوندشان با اين مبدأ الهي مستحکم‌تر شده و مي‌شود و نشانه‌هاي آن را هم ديديم در تدبيري که در همين انتخابات سال 92 انجام دادند همه دنيا تصور مي‌کردند که بعد از فتنه 88 ديگر در ايران امکان برگزاري انتخابات نباشد ولي امکان‌پذير شد. همه فکر مي‌کردند انتخاباتي پر از آشوب خواهد شد و زمينه‌هايي که در فتنه 88 فراهم شد. اتفاقا آرام‌ترين انتخابات بعد از دوران انقلاب برگزار شد به گونه‌اي که حتي قطره‌اي خون از دماغ کسي نريخت. انتخاباتي انجام شد که يک حضور فوق‌العاده، هم کميت و هم کيفيت حضور فوق‌العاده بود.

همه دنيا اعلام کردند برنده واقعي انتخابات، مردم و شخص رهبري بود. با شيوه مديريتش در انتخابات دنيا به‌گونه‌اي نتيجه‌گيري کرد که بهترين و شيواترين و دقيق‌ترين تدبيرها براي مديريت کشور اعمال شد و همه آن تبعات منفي و القائات خبيثانه سال 88 القا شده بود خنثي شد. انتخاباتي که پيروزش با هفت دهم درصد اختلاف مشخص شد؛ چون بنده هم جزو شوراي اجرايي نظارت بر انتخابات بودم و آنجا لحظه به لحظه آمار رسيد. اصلا تصور اينکه يک سرِ سوزن مسئله‌اي و واقعيتي ناديده گرفته شود به ذهن احدي خطور نمي‌کرد. با هفت دهم درصد يعني کمتر از يک درصد که يک کانديدايي رأي اضافه آورد از پنجاه درصد.

براي دنيا ثابت شد که در اين کشور حتي براي کمتر از يک درصد کسي انتخابات را زير سوال نمي‌برد. همه تبريک گفتند. همه ملتزم به قانون هستند و اين‌که سيزده ميليون رأي را جابجا کنند اصلا براي  اين نظام امکان‌پذير نيست. هفتصد هشتصد هزار نفر آدمي که هميشه هم ثابت بودند و در بسياري از صندوق‌ها هم چپ و راست ندارد. به‌علاوه نمايندگان کانديداها اين اوج عظمت انقلاب و نظام و ثبات و پايداري نظام و نقش بي‌بديل رهبري را در هدايت نظام به اثبات رساند. گام به گامش از جمله گام  انتخابات سال 88 و از جمله مساله چگونگي مديريت برخورد با غرب و دشمنان کينه توزمان در مسئله مذاکره 1+5 که باز به يقين بازنده اين مذاکرات غرب است و برنده اين مذاکرات ايران اسلام و در رأسش رهبري برنده خواهد بود.

با اجازه شما آخرين سؤالم را در مورد برخورد رهبر معظم انقلاب با خانواده شهدا بپرسم. مخصوصا برخوردي که با خانواده شهيد عماد مغنيه داشتند...

رحيميان: از سفر لبنان برگشته بودم . خدمت آقا رسيدم عرض کردم خانواده شهيد مغنيه درخواست سجاده شما را دارد و آقا بلند شدند و مهر و سجاده و هر آنچه در آن بود، همه را تا زدند و گفتند به آنها بدهيد. يا روزهاي چهارشنبه هم که ملاقات معدود دارند و خانواده شهدا مي‌آيند. در جلسه اي پدر شهيدي از محبت فوق‌العاده‌اي که داشت آقا را اذيت کرد و آمد که دست آقا را ببوسد انگشتر آقا را گرفت و بنا کرد به کشيدن. آقا به شوخي گفتند داري دست و انگشت مرا از جا مي‌کني! [با خنده] با زور انگشتر آقا را از دستش درآورد و گوش هم نکرد که آقا دردش مي‌آيد و آن انگشتر را گرفت. يکي ديگر چفيه را گرفت. يکي گفت آقا عبايتان را به من دهيد آقا وقتي از جلسه بيرون رفت بدون عبا، چفيه و بدون انگشتر بود. با آن اذيتي که پدر شهيد از روي محبت کرد  فکر کرديم مثلاً ممکن است آقا حوصله‌اش سر رفته باشد و ملاقات با خانواده شهداء فاصله‌اي بخورد و ديديم آقا باز هفته بعد براي خانواده شهدا ملاقات گذاشته است. اين انس آقا است.

در بجنورد يک شب خدمت آقا رفتيم و تعدادي زيادي خانواده شهيد را در منازلشان ديدار کردند. آخر شب که به محل اقامت آقا برگشتيم و مي‌خواستيم جدا شويم و از ماشين پياده شويم، آقا فرمودند کيف کرديد؟ يعني خودش آنقدر از ديدار خانواده شهدا کيف کرده بود که از ماهم اين سوال را فرمودند. مي‌خواهم بگويم يکي از بالاترين لذت هاي مقام معظم در  معاشرت هايشان ديدارهايشان با خانواه شهدا و جانبازان است. يک دنيا خاطره داريم که وقت جداگانه‌اي را مي طلبد از آن عشق متقابل امام و امت آن عشق متقابل که امام نسبت به خانواده شهدا دارند و آنها هم نسبت به آقا دارند. واقعا فضاي بي‌نظيري است. در عالم ائمه را کنار بگذاريد و در دنياي امروز مادي فکر نکنم چنين صحنه‌هايي که من مشاهده کردم با امام و خانواده شهدا و اين آقا و مردم و مخصوصا خانواده شهدا صحنه‌هايي اين چنين در صفحه روي زمين وجود ندارد.

منبع افکار نيوز

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس